۶ کتابی که هر چپگرا باید بخواند

ادبیات جهان سبک زندگی کتاب نویسندگان

در سال جدید من پیشنهاد میکنم که چند کتاب بخوانید! چپگراهاییکه می‌خواهند برای جنبش‌های عدالت اجتماعی مفید باشند، باید در زمینه‌های تاریخ، فلسفه و اقتصاد سیاسی به خوبی مطالعه داشته باشند. اما کسانی که تازه شروع به علاقه مندی در این زمینه کرده اند، از کجا باید شروع کنند؟

در اینجا شش کتاب، و چند کتاب دیگر، به عنوان مقدمه ای برای چپ گرایی وجود دارد. برخی کلاسیک هستند، برخی دیگر واقعاً فقط برای مبتدیان مفید هستند، اما همه لذت بخش هستند. و در حالی که این فهرست عمدتاً برای چپ‌گرایان جدید در نظر گرفته شده است، محافظه‌کاران نیز باید آن‌ها را بخوانند.

دست نوشته های اقتصادی و فلسفی ۱۸۴۴ اثر کارل مارکس

این کتابی بود که مرا فراتر از سیاست به سبک برنی سندرز برد. در حالی که شاید یکی از سخت‌ترین متون باشد، اما بسیار ارزشمند است. این متن حاوی نقدی عمیق از اقتصاددانان کلاسیک و همچنین نظریه کارل مارکس در مورد چگونگی بیگانگی سرمایه داری کارگران است. همچنین حاوی چند قطعه زیبا شاعرانه در مورد جامعه ای است که در آن پول بر ما حکمرانی نمی کند و همه ما این آزادی را داریم که به دنبال تحقق خود باشیم.

پس از آن، می‌توانید «مانیفست کمونیست» و «کار دستمزدی و سرمایه» را نیز امتحان کنید.

“دولت و انقلاب” اثر V.I. لنین

وی. آی. لنین در سال ۱۹۱۷ نوشت: “وقتی آزادی وجود داشته باشد، دولتی وجود نخواهد داشت.”

چنین نقل قولی ممکن است برای کسانی که (به اشتباه) فکر می کنند سوسیالیسم زمانی است که دولت کاری انجام دهد، شوکه کننده باشد.

این اثر نسبتاً کوتاه و قابل دسترس لنین حاوی نقد مارکسیستی از دولت سرمایه‌داری است و تئوری‌بندی می‌کند که یک دولت سوسیالیستی چگونه می‌تواند باشد. حتی اگر فکر نمی‌کنید سوسیالیسم به جایی می‌رسد که آینده به آن می‌رود، انتقاد لنین از دولت همچنان تا به امروز واضح و قانع‌کننده است.

اگر از متن لذت می برید، کارهای کمی دشوارتر لنین را امتحان کنید “چه باید کرد؟” و «امپریالیسم».

«پیراهن‌های سیاه و قرمزها: فاشیسم منطقی و سرنگونی کمونیسم» نوشته مایکل پارنتی

در میان تحلیل رابطه فاشیسم و سرمایه داری و دفاع از مارکسیسم، روایت غم انگیزی از آنچه در زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رخ داد، در بر می گیرد. نظر شما در مورد ایالات متحده آمریکا هرچه باشد، نمی توان انکار کرد که سقوط آن برای میلیون ها نفر دردناک بود.

من این کتاب را به همه کسانی که نمی‌دانند در به اصطلاح «پایان تاریخ» چه اتفاقی افتاد، توصیه می‌کنم.

«چرا مارکس درست می‌گفت» نوشته تری ایگلتون

در این اثر کوتاه که برای مخاطبان محبوب نوشته شده است، تری ایگلتون قصد دارد ۱۰ استدلال رایج علیه مارکسیسم را بررسی و از بین ببرد. هم روشنگر و هم سرگرم‌کننده است و به بحث‌هایی می‌پردازد که مدعی هستند سیاست‌های چپ آرمان‌شهری یا ظالمانه است. کتاب از این جهت قابل ستایش است که با جدیت به استدلال‌های ضد مارکسیسم می‌پردازد – چیزی که مخالفان چپ اغلب در پاسخ به آن ناکام می‌مانند.

«جمهوری خلق والمارت» نوشته لی فیلیپس و میکال روزورسکی

این کتاب مقدمه ای در دسترس برای برنامه ریزی اقتصادی است. این برای نقد بازارها ارزشمند است و این استدلال را مطرح می‌کند که شرکت‌های مدرنی مانند والمارت قبلاً برنامه‌ریزی زیادی انجام می‌دهند. به گفته نویسندگان، آینده سوسیالیستی مستلزم دموکراتیزه کردن فرآیند برنامه ریزی است که در زمان سرمایه داری وجود داشت. همچنین برای بخش‌های آن در مورد تاریخ تفکر اقتصادی در مورد بازارها و برنامه‌ریزی مفید است.

«فتح نان» نوشته پیتر کروپوتکین

پیتر کروپوتکین خود را یک آنارشیست-کمونیست، بر خلاف مارکسیسم «اقتدارگرا» نامید. این اثر حاوی نقدی از سرمایه داری از منظر آنارشیستی است و تلاش می کند تا ظاهر یک جامعه آنارکو-کمونیستی را ارائه دهد. من شخصاً دومی را چندان قانع‌کننده نمی‌دانم، اما برای مثال از فصل‌هایی درباره «نیاز به تجمل» لذت می‌برم. علاوه بر این، ترجیح می‌دهم چپ‌گرای جدیدی که مارکس و لنین آنها را متقاعد نکرده است، به آنارشیسم روی بیاورد تا اینکه خود را به لیبرالیسم ناامیدکننده بسپارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *